روستای شناخته شده دیروز و مظلوم واقع شده امروز
روستای خمس در حال حاضر 421 خانوار ساکن دارد اما چندین هزار خانوار در جای جای کشورمان از جمله استان های تهران، البرز، گیلان، قزوین و ... ساکن هستند که علاقه و ارتباط خود را با روستای بزرگ خمس قطع نکرده و در رفت و آمد یا مقیم موقت هستند.
خمس در گذشته نه چندان دور به روستای 1000 خانوار (مین اولی)معروف بوده و در دهه شصت 734 خانوار ساکن دائم داشته است که به علت نبود شغل و درآمد کافی به شهر های دیگر مهاجرت کرده اند.
وجود جاذبه های طبیعی ، کوههای استوار و سرسبز پیر و جوان ،مراتع و چمن زارهای وسیع ،مناظر و مزایای بکر و طبیعی روستای خمس ، مورد توجه مسافران و گردشگران داخلی و خارجی از قدیم تا به حال بوده و می باشد.همچنین از قدیم گردشگران منطقه گیلان را که برای بازدید و مسافرت به روستای عزیز و قهرمان پرورمان سفر می کردند به عنوان سوآدامی(SU ADAMI) نام برده می شدند که همین نشان دهنده سابقه طولانی گردشگری در روستای خمس است.
از جاذبه های طبیعی خمس می توان به کربلایی حسن گوزه سی، سردول ، شکارگاه خیش کش دربندی و چرکه دربندی، ویجاران، ووخلی، گورگورقیه،آغ بلاغ، آش ییسن پلو، ملا نصیر بلاغی،باغ های سرسبز ماتان ، قره چیمن،چشمه ای،میزگو داغی،درندول،طوره ای ،بخشعلی دره سی، باللی قیه و غار موجود در آن ،دینی آغاجی، گنجعلی کویولی، اویسی،دیده ران و ... اشاره کرد.
از جاذبه های تاریخی می توان قارا پیر، اجاق شیخ یوسف ،پیر انبر ،چله خانه، مسجد علیای خمس و مسجد جامع خمس امامزاده میر زمان و آقا سید ابراهیم و چندین حسینیه تاریخی که در حال از بین رفتن هستند و روستاهای زیر زمینی (دیا،ارمنی کندی،تیکیلی داش) را نام برد.
اگر دقت کرده باشیم در مسافرت به خمس می توان در مسیر و به مقصد خمس از تمام اقلیم ها و طبیعت های مختلف خدادادی از جمله دشت،کویر،جنگل،دریا،کوه،ییلاق و قشلاق و ... دیدن کرد و این موارد در یک سفر چند روزه اتفاق می افتد و تجربه می شود و نیز در فصول بهار و پاییز در یک روز می توان چهار فصل را تجربه کرد که این خود بی نظیر است.
مردم روستای خمس صاحب فرهنگ و ادب خاص و منحصر بفرد خودشان هستند که نسبت به مذهب تشیع و امامان معصوم ارادت خالصانه و مودبانه دارند که در مراسم های عزاداری و سوگواری های خویش به نمایش می گذارند.مراسم روز تاسوعا و عاشورای حسینی روستای خمس منحصر به فرد و در خطه خلخال زبانزد می باشد که به جرات می توان گفت در هیچ کجا دیده نمی شود .
مراسم علم گردانی دهه اول ماه محرم و مراسم تاسوعا و عاشورا که تعزیه اسیری حضرت سجاد علیه السلام و شمر لعین ،قطار زینب ،کجاوه ها ، جنازه حضرت قاسم و ... (مجموعه این چند مراسم نوعی تعزیه به حساب می آید) و زنجیر زنی و سینه زنی برگزار می شود گزیده ای از مراسم های این ماه به شمار می آید.
روستای خمس از روستا های دارای فرهنگ غنی و علم و ادب خلخال می باشد که از آن می توان به زادگاه مشاهیر و معالم دینی و ادبی و اخلاق چون ملا مرتضی سلطان الواعظین خمسی مشهور به مهجور آذربایجان،ملا مظاهیر،ملا سالک و آقا کساغا ، شیخ یوسف و پورحسن و ... و خانواده های بزرگی مثل رزاقی ها ،نبوی ها، ترابی ها ،شکوری ها شهبازی ها و ... و اشخاص روشن فکری چون غلام حسین عظیمی ،جبار عباس زاده،،عزیز اکملی ،ابراهیم ملکی ،میرزا تراب رجبی و ... اشاره کرد.
از پیشینه های تاریخی خمس بزرگ به صورت مکتوب و جامع چیزی در دسترس نمی باشد مگر در کتاب هایی چون خاطرات ناصر دفتر روایی که اشاره کوتاهی به خمس و و مشاهیر این روستا شده است.ولی تا آنجایی که از بزرگان و پیشنیان سینه به سینه نقل شده و شواهدی هم بر اثبات این گفته ها وجود دارد.برای مثال وجود چندین حسینیه و مکتبخانه از قدیم دال بر وجود و رونق علم و دانش و رواج مکتب تشیع و مبلغان و مدرسان مذهبی در گذشته می باشد، وبه تبع همین علم و دانش و آگاهی بزرگان خمس در زمینه های سیاسی و فرهنگی در دو ران حساس تاریخ در منطقه خلخال و حتی اطراف خلخال و گیلان فعالیت داشته اند.
از گذشتگان نقل شده که در دو دوره هفتاد عبا بدوش و هشتاد عبا بدوش در سالیان گذشته از مکتبخانه های خمس ملبس به لباس مقدس روحانیت شده اند...
وجود متون و اسناد باقی مانده دال بر این است که 90 درصد کلمات به صورت عربی املاء می شده و برخی از کلمات محاوره ای (سخنان روزمره مردم خمس)حتی افراد بیسواد عربی بوده است که نشان از فرهنگ علمی و مذهبی خمس در گذشته بوده و به همین دلیل به خمس عربستان می گفتند.
با توجه به غلبه زبان و رسم الخط عربی و وجود مکتبخانه ها اهالی خمس بیشتر از کلمات و لغات عربی استفاده می کرده اند، نه اینکه خودشان عرب باشند و یا اینکه به برداشت بعضی افراد عرب ها به آذربایجان آمده و بر روی روستاهای ما نام عربی گذاشته باشند این فقط و فقط دلیلش غلبه زبان عربی بوده است و در این مورد غلو بیشتر شده است.
بدین صورت که زبان رسمی فارسی بوده ولی در محل کاربرد آنچنانی نداشته است و از سوی دیگر زبان مادری در خمس ترکی بوده ، اما زبان سواد و علم و مکتبخانه آمیخته به زبان قرآن و در نتیجه عربی بوده و زبان عربی غالب شده و بر گفتار و محاوره اهالی تاثیر گذاشته است.
نویسنده:آقای غلامعلی مهدی زاده
با سلام و احترام
مطالبی که عنوان شده بیشتر جنبه تبلیغی برای هتل پرنیان است، تا معرفی روستا ی بزرگ خمس و همه این سخنان جهت دار اما:
آقای رئوف خمس را روستای ناشناخته و باتلاق و ... معرفی کرده و خودشان را انسان کامل که فقط و فقط به فکر خمس فراموش شده و گم است !!!
ایشان خود پرونده مشخصی ندارد، که می گوید یکی از کارگرانش خمسی بوده و ایشان دلسوز خمس شده و آستین بالا زده و به کمک خمس شتافته و ...
منظورش کدام تولیدی است؟ اولا ایشان اهل اصفهان می باشد و ساختمان دبیرستان تازه احداث شده ای که به علت کمبود دانش آموز دبیرستانی، به بهره برداری نرسید، را خریداری کرده است که تجهیزات و درب و پنجره و شیروانی و بقیه مصالح خود دبیرستان، رقم قابل ملاحظه ای بوده و همچنین زمین دبیرستان وقفی ، و از نظر شرعی خرید زمین وقفی جایز نیست.
فی الحال آقای رئوف وجدانش چطور راضی می شود که برای تبلیغ هتل خودش وجهه فرهنگی و مذهبی و تاریخی و تمدن روستای بزرگ خمس را نادیده بگیرد و زادگاه بزرگانی چون ملا مرتضی سلطان الواعظین مشهور به مهجور آذربایجان ،نبوی ها ،رزاقی ها، ترابی ها ،شکوری ها ،شهبازی ها ،ملا سالک و آقا کساغا و ده ها بزرگ دیگر و عارفان و سالکانی چون شیخ یوسف و پورحسن و... و غلام حسین عظیمی ،جبار عباس زاده،،عزیز اکملی ،میرزا تراب رجبی و خیلی های دیگر که همگی در ترویج فرهنگ و مذهبی خمس بزرگ زبانزد ایالت بزرگ آذربایجان و خطه گیلان بوده اند را گمنام و بی نشان جلوه نماید؟
کسی اگر اطلاع و آگاهی از گذشته خمس بزرگ ندارد دال بر این نیست که این روستای بزرگ و با تمدن ، پیشینه نداشته و شناخته شده نیست. این ناآگاهی مشکل آن شخص است و مطلب مهم تر این است که آقای رئوف جز بهره برداری از امکانات و مناظر و مزایای بکر خمس بزرگ کاری برای این روستا انجام نداده است تا موجب شناخته شدن خمس شود.و میهمانان ایشان بیشتر در منازل مسکونی اهالی خمس اسکان داده می شوند.
خمس بزرگ که قبلا حدود 1000 خانوار، پاسگاه انتظامی و بانک و از قدیم نیز دارای مکتب خانه های متعدد و سه حسینیه و دو مسجد تاریخی و دو امامزاده بزرگ و دو پیر و سه اجاق و چله خانه که منظور مکان های فرهنگی و تبلیغی مکتب تشیع و تربیت ملا ،مکتب دار ،میرزا و ...
و زمانی مرکز بخش بوده است ، چطور می تواند ناشناخته باشد و به گفته ایشان در هیچ نقشه ای اثری از این روستا نباشد!!!
آقای مغیثی اصلا خمسی نیستند که درباره خمس قلم فرسایی کرده و از مشکلات و تاریخ خمس می گوید، وجدان بیدار کجاست.